گام به گام درس 12 نگارش ششم دبستان

نام درس: دوستی و مشاوره

1,387

املا و واژه آموزی صفحه 76 نگارش ششم

 

1 در جمله های زیر شکل درست واژه های داخل کمانک را انتخاب کنید و بنویسید.
*در هر نیک و بد به دوستان خود( مشفق /مشفغ/موشفق) باش.
پاسخ: مشفق
*چون دوست نو گیری، پشت بر دوستان ( کحن/ کهن/ کوهن) مکن.
پاسخ: کهن
*دوستی ایشان به مردمی و (احصان/ اهسان/احسان)تازه نگه دار.
پاسخ: احسان

جواب صفحه 77 نگارش ششم

 

2 مانند نمونه، با واژه های داده شده، چهار واژه ی جدید بسازید.

املا و واژه آموزی صفحه 76

3 مانند نمونه کامل کنید.

همی+رفت = همی رفت ، یعنی برفت
همی+روم = همی روم ، یعنی می روم
همی+زنم = همی زنم ، یعنی می زنم
همی+خندید = همی خندید ، یعنی بخندید(خندید)

جواب صفحه 78 نگارش ششم

 

1 متن زیر را بخوانید و در جاهای خالی کلمات مناسب بنویسید.
ناری آواز نمی خواند. گل چشمانش را باز نمی کند. گویی همه منتظر فصل …..بهار….. هستند فصل دوباره زنده شدن طبیعت .فصل گل های …زیبا… و بوته های …..سرسبز….. و آسمان …..آبی….. که خورشید گرم و …..مهربان….. در آن می تابد و من پشت پنجره منتظر …..رسیدن….. نشسته ام. در انتظار فصلی که عشق و …..شور….. به زندگی را همراه می آورد .

2 از دوست خود چه انتظاراتی دارید؟ در سه سطر بنویسید.
پاسخ: من از دوست خود انتظار دارم که با من صادق باشد ،به من دروغ نگوید بامن تعارف نداشته باشد وبه مردم و بزرگتر از خود و به خصوص پدر و مادرش احترام بگذارد.با هدف باشد ، امانتدار باشد ، راستگو باشد . در غم و شادی کنار من باشد ومن را تنها نگذارد . اگر زمانی من به او رازی گفتم او به دیگران نگوید.

3 در یک بند توضیح دهید که مشورت کردن چه فایده هایی دارد و با چه کسانی باید مشورت کرد؟

 

در یک بند توضیح دهید که مشورت کردن

 

پاسخ: : مشورت نکردن باعث ضعف انسان میشود کسی که مشورت میکند از عقل کامل آن است

پاسخ: : مشورت کردن در کارها نشانی ی اندیشه ی قوی کامل بودن عقل انسان و پیش بینی در امور کا رهاست زیرا هر کسی دانشی دارد

 

کارگاه نویسندگی صفحه 79 نگارش ششم

 

1 خاطره ی اوّلین روز مدرسه و پیدا کردن اولیّن دوست خود را در دو بند بنویسید.
برعهده شما میباشد اما چند نمونه در زیر برای شما اماده کرده ایم

 

کارگاه نویسندگی صفحه 79 نگارش ششم

 

پاسخ: روز اول مدرسه یا مادرم به سمت مدرسه حرکت کردیم آنجا با دوستم که در پیش دبستانی آشنا شدم در یک مدرسه بودیم و ما خوشحال بودیم خلاصه برای کلاس چهارم از هم جدا شدیم ولی در یک مدرسه دیگر با یک دخت. آشنا شدم اون زهرا بهرامی بود که الان که کلاس شیشمم با هممیم و از هن جدا نخواهیم شد.

پاسخ: من ابتدا وقتی که به کلاس رسیدم میز یکیمونده به اخر نشستم یک بغل دستی پرو داشتم وقتی اسمم راخواندند فکر کردم می خواهند دعوام کنند اما بعد از دوبار گفتم حاضر زنگ تفریح خورد من با خواهرم رفتم که دوست هایی داشت که من را فقط بغل می کردند خواهرم رفت و من را با دوست هایش تنها گذاشت من با دوست های خواهرم خیلی بازی کردم بدین ترتیب دوست های خواهرم دوست های من هم شدند.

2 ضرب المثل «تا پول داری رفیقتم، قربان ِ بند کیفتم»  را در چند سطر توضیح دهید
پاسخ: بعضی از انسان ها در دوستی فقط به دنبال منفعت خود هستند بنابراین تا زمانی که بدانند از دوستی با کسی سودی می‌برند دوست می مانند اما هنگامی که متوجه شدند دوستانشان هیچ منفعتی به آنها نمی رساند او را تنها میگذارند و دیگر با او دوستی نمی کنند.

نمونه های دیگر:

پاسخ: : یعنی ما برای پول با دیگران دوست می شویم وقتی بی پول می شود دوستی تمام می شود.

پاسخ: : تاپول داری همه نوکرتن ولی وقتی به کمکشان نیاز داری همه از کنارت میرن.

 

 

کتاب درسی نگارش ششم دبستان

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.